گفتوگو با علی نصیریان در سالروز درگذشت جمشید مشایخی | آرزویی ناگفته که برآورده نشد
تاریخ انتشار: ۱۳ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۵۵۵۸۶
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تسنیم، دومین سالی است که سینما، تئاتر و تلویزیون، کمالالملکِ خودش را از دست داده است. بازیگری که هرگاه نامش میآید کارنامه بلندبالا و شکوهمندش باعث میشود همه او را با پیشوند "استاد" صدا بزنند. حتی این روزها که دو سال از رفتنش میگذرد و در صحنه بازیگری جایِ خالیاش احساس میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بازیگری که ششم آذرماه سال ۱۳۱۳ بهدنیا آمد و دو سال قبل در سیزدهمین روز سال جدید بود که خبر درگذشتش را از "سام" پسرش شنیدیم. این خبر هولناکی بود که یکی از اساتید بازیگری سینمای ایران برای همیشه با صحنه بازیگری خداحافظی کرده است. همانطور که دوستانی چون علی نصیریان اعتقاد دارند «کمال الملک» و رضا تفنگچی/خوشنویس- سریال "هزار دستان" جمشید مشایخی فراموشنشدنی و تکرار نشدنی است. بازیگری که در آخرین روزهای عمرش، وقتی برای مصاحبه به ما داد و باورمان نمیشد با آن حال و احوال، ۲ ساعت با کمال تواضع و شیوا و گیرا با او همکلام شدیم.
در این دقایق و لحظات هرگاه به یادِ سریالهای ماندگارش در تلویزیون میافتاد میگفت به خودم میبالم توانستم در سریال "هزاردستان" و "کمال الملک" به ایفای نقش بپردازم. علی حاتمی، نقش رضا خوشنویس را هم برای من کنار گذاشته بود و در زمان کمالالملک هم گفت این نقش برای توست. در سریال "هزاردستان" اعتقاد دارم داود رشیدی، محمدعلی کشاورز، علی نصیریان و سروش خلیلی بازیهای ارزندهای را ارائه دادند.
او در کنار نامهای زیادی، در جریانِ این گپ و گفت بارها نام علی نصیریان را بر زبان آورد و گفت: "علی نصیریان حق به گردن من دارد؛ من و نصیریان روزهای اول آشناییمان به تئاتری در اداره هنرهای دراماتیک برمیگردد. جایی که به عنوان پلیس نمایشنامه "وظیفه پزشک" انتخاب شدم. اسماعیل شنگله که با من خیلی دوست بود به نصیریان گفت به جمشید یک نقش پیشنهاد کن که او بازیگر توانمندی است. او هم نقش یک پلیس را به من واگذار کرد که یک جمله دیالوگش بود. در آن نمایشنامه یک مادر بود که هنرپیشههای اداره سنشان کم بود و بازی نمیکردند. این مادر تبدیل به پدر شد و به یک آقایی این نقش سپرده شد که نتوانست در جلسههای تمرین خوب ظاهر شود و نصیریان او را رد کرد. من به شنگله گفتم این را من باید بازی میکردم و به نصیریان گفت و من رفتم تمرین و نقش پدر را من بازی کردم. علی نصیریان و اسماعیل شنگله حق به گردن من دارند. "
توصیههای قابل تأمل استاد به نسل جدیدِ بازیگرییکی از نکاتی که جمشید مشایخی به عنوان پند و اندرز بسیار در جریان گفتوگو بارها با انواع و اقسام روایتها از خودش به یادگار گذاشت توصیه به بازیگران نسل جدید بود. توصیهای که با این عبارت همراه شد: "همانطور که بازیگران تئاتر گفتند شما به نقش آنقدر باید نزدیک شوید که برای خود کنید و در زمان بازیگری، با نقش زندگی کنید. دیگر نکتهای که لازم است بازیگران در نظر بگیرند احترام گذاشتن به مردم است. بازیگران ما باید بدانند که مردماند به ما روحیه میدهند. نمیتوانیم بگوییم هرکاری کنیم مردم خوششان میآید! نه اینطور نیست و توهین محسوب میشود. برخی اینطور فکر میکنند از ۲ هنرپیشه با ظاهر زیبا در فیلم و سریالشان استفاده میکنند و به فکر مردم هم نیستند. "
گفتوگو با علی نصیریان در روز طبیعت؛ دلتنگیهایی که پایان نداردوقتی با علی نصیریان درباره جمشید مشایخی صحبت میکنیم میگوید: "جای جمشید که همیشه او را به نام "کمالالملک" هنر نمایشی میشناختم برای همیشه در صحنه بازیگری خالی میماند. همانطور که پیشتر گفتم جای داود رشیدی و عزتالله انتظامی خالی است. امیدوارم استعدادهای جوان ما به میدان بیایند و پرشور و بالنده این ضایعهها و صدمات را جبران کنند که ما در فقدان این بزرگان هنر تحمل میکنیم. "
جای خالی یک مستعد متکی به خودمن ۶۰ سال با مشایخی رفاقت کردم و خاطرات خوشی از آن دوران دارم. حقیقتاً استعداد بسیار بزرگی بود؛ استعدادی که هم در تئاتر، هم در سینما و هم در تلویزیون خاطرات خوشی برای من، دوستان و مردم فراهم کرد. از اخلاق و منش و رفتار او سالها میتوانم بگویم که چقدر از همکاری و مجاورت با او لذت بردم. مرحوم مشایخی یک مستعد متکی به خود بود و جای مشایخی برای همیشه در صحنه بازیگری خالی میماند.
در آن دوران از لحاظ تعلیمات، کلاس و مسائل آکادمی هیچ بستری چون دانشکده تئاتر وجود نداشت. حتی ما در دانشکده هنرهای زیبا یک بخش تخصصی تئاتر نداشتیم و جمشید مشایخی از یک استعداد خودجوش برخوردار بود. البته بعدها با ممارست، مطالعه و دیدن یکسری از کلاسها رشد پیدا کرد و توانست خودش را در جامعه هنری مطرح کند. البته که در جامعه هم نقشهای ماندگاری از خودش به یادگار گذاشت و یکی از ماندگارترین نقشهایش هم «کمالالملک» و «رضا تفنگچی» سریال "هزاردستان" بود. او، عزتالله انتظامی، داود رشیدی و محمدعلی کشاورز استعدادهای خودجوشی بودند و هستند که آن طبیعت خلاقه انسانی به آنها کمک میکرد بتوانند این نقشها را به زیبایی تجسم کنند.
چرا میگویم مشایخی خودجوش بود؟علی نصیریان که قصد گفتوگو نداشت و نمیخواست مصاحبهای کند اما تا نامِ جمشید مشایخی و سالگرد او را آوردیم حالش عوض شد و گفت همکاران عزیزی که ناظر مرگشان بودم و بارها تأسف خوردم. وقتی آقای انتظامی، رشیدی، مشایخی و کشاورز را از دست دادیم؛ مردانی که حقیقتاً میتوان نامشان را هنرمند گذاشت. اما چرا میگویم مشایخی خودجوش بود؟ جمشید، جزو استعدادهای فراموشنشدنی بود که دانشکده هنرهای دراماتیک هم رفت و اطلاعاتی هم از آنجا کسب کرد اما اصولاً خودجوش، استعداد ذاتی و فطری برای کار خودش دارد مثل خیلیهای دیگر؛ حتماً تعلیم و مسئله آکادمی و دانشکده اهمیت دارد اما اگر آن خمیرمایه و رغبت و حوصله و عشقی که وابستگی به هنر پیدا میکند و آن جوهره در وجود مشایخی وجود نداشت آن همه خلاقیت و نوآوری را در بازیگریاش نمیدیدیم.
واقعاً نقشها را خلق میکردعلی نصیریان اعتقاد دارد که:آقای مشایخی یکی از آنها بود که مسئله تعلیم، تعلم، مدرسه و دانشگاه برایش مطرح نبود و خیلی نمیتوان اتکایی به آنها کرد. اتکا به ذات استعداد فطری او در کار بازیگری بیشتر موج میزند. وقتی نقشی به ایشان محول میشد واقعاً خلق میکرد. البته چهره، حس و دیگر شرایط ایفای نقش او هم خیلی خوب و فوقالعاده بود. مثلاً فرض کنید حتی در فیلمی نقش کوتاه، گذرا و خیلی به چشم نیامدنی هم داشت آنقدر هنرمندانه و خلاقانه ظاهر میشد که آن نقش هم در خاطرهها میماند. نقشی که در فیلم "گاو" داشت به قدری خوب بازی کرد که این موضوع را به اثبات رساند هیچوقت بازیگر نباید به طول و عرضِ نقشی نگاه کند.
نقشی که در هزاردستان جا افتادعلی نصیریان تأکید کرد: مسئله بزرگی و کوچکی نقش مطرح نیست؛ چون آن نقشِ کوتاه اما مؤثر جمشید مشایخی در فیلم "گاو" این نکته را ثابت کرد که با نقش کوتاه هم بازیگر میتواند خودش را به خوبی نشان دهد. ممکن است در فیلم "گاو" آن امکانات قصه برای آن شخصیت اصلی بیشتر وجود داشت و در نقش کوتاه و کوچک آن امکانات برای بازیگر مهیا نیست اما در این محدودیت، خلاقیت و تجسم یک شخصیت خودش را نشان میدهد. این هنرمندی به مراتب در سریال "هزاردستان" خیلی جاافتاده و پخته بیشتر نمایان شد. همیشه این مصادیق را میآورم که چرا میگویم مشایخی یک مستعد متکی به خودش است.
آرزویی که برآورده نشد؟این بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون در پایان این گفتوگو به آرزویی اشاره کرد که با رفتنِ جمشید مشایخی و بزرگان دیگری همچون عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز و داود رشیدی، محقق نشد، تصریح کرد: من آرزو داشتم در اواخر عمر این دوستان، دور هم تئاتری با هم به یادگار بگذاریم. اما متأسفانه دوستانمان آقای انتظامی، رشیدی، مشایخی و کشاورز بیمار بودند و این شرایط فراهم نبود. دلم میخواست با این دوستان دور هم بنشینیم و یک تئاتر درست کنیم. دیدم حالش را ندارند و اگر میشد خوب بود. قصهای که به حال و روز آنها و خودم بخورد و این آخرین دورهمی ما باشد؛ اما نشد. موفق نشدم و آن آمادگیهای جسمیشان اجازه نمیداد، من هم نخواستم اذیتشان کنم؛ ای کاش میشد در آخرین فرصتهایی که داشتیم این تئاتر را دور هم درست میکردیم که خیلی شیرین و خاطرانگیز میشد.
کد خبر 592551 برچسبها سینمای ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: سینمای ایران صحنه بازیگری جمشید مشایخی علی نصیریان داود رشیدی کمال الملک گفت وگو نقش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۵۵۵۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مست عشق : روایتی متفاوت از عشق با حضور ستارگان دو کشور (+عکس)
چند روزی است که از اکران « مست عشق » یکی از پر سر و صداترین آثار سینمایی چند سال اخیر می گذرد. این فیلم مرحله پیش تولید، تولید و انتظار برای اکران پرحاشیهای را طی کرد تا بالاخره به پردهی سینماها در ایران رسید. «مست عشق» برشی کوتاه و شاید حتی شتابزده از زندگی و ارتباط مولانا و شمس تبریزی است.
پارسا پیروزفر در نقش مولانابه گزارش رکنا، پارسا پیروزفر متولد سال ۱۳۵۱، تا همین چندی پیش به عنوان یکی از کمحاشیهترین بازیگران سینمای ایران شناخته میشد.
پیروزفر در دوران دبیرستان باوجود تحصیل در رشته ریاضی و فیزیک، به نقاشی علاقه فراوانی داشت و در سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹ به خلق داستانهای مصور میپرداخت و در سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵ نیز به صداپیشگی مشغول بود.
او در سال ۱۳۷۰ با دنیای بازیگری در تئاتر آشنا شد و سه سال بعد، در سال ۱۳۷۳، با بازی در فیلم “پری” بهطور رسمی پا به عرصه سینما گذاشت. نقشآفرینی وی در سریال “در پناه تو” در سال ۱۳۷۴، نقطه عطفی در کارنامه هنریاش بود و این بازیگر را به شهرتی فراگیر رساند.
این بازیگر در سال ۱۳۷۸ با بازی در فیلم “مهمان مامان” نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد؛ اما بدونشک، نقش بیژن ایرانی در سریال پرطرفدار “در چشم باد”، او را در میان مردم جاودانه کرد.
وی در سالهای اخیر با بازی در فیلم “تی تی” و سریال پربیننده نمایش خانگی “یاغی” بار دیگر تواناییهای خود را به اثبات رساند. علاوهبر بازیگری، پیروزفر در زمینههای تدریس در دانشگاه، کارگردانی تئاتر و صداپیشگی نیز فعالیت دارد.
شهاب حسینی در نقش شمس تبریزیسید شهابالدین حسینی تنکابنی ملقب به شهاب حسینی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران متولد شد. او فرزند اول خانواده است و یک برادر بهنام مهدی و دو خواهر دارد.
حسینی در رشته روانشناسی دانشگاه تهران تحصیل میکرد؛ اما بهدلیل مهاجرت به کانادا، تحصیلاتش را نیمهکاره رها کرد. او در سال ۱۳۷۴ با پریچهر قنبری، همدانشگاهی خود، ازدواج کرد. این ازدواج به جدایی منجر شد و ثمره آن دو پسر بهنامهای محمدامین و امیرعلی است.
او فعالیت هنری خود را با تئاتر و سپس گویندگی در رادیو آغاز کرد. وی با مجریگری در برنامه “اکسیژن” به تلویزیون راه یافت و به یکی از محبوبترین هنرمندان ایران تبدیل شد و در سال ۱۳۸۰ با بازی در فیلم “رخساره” به کارگردانی امیر قویدل وارد سینما شد.
شهاب حسینی برای بازی در فیلمهای “شمعی در باد” و “رستگاری در هشت و بیست دقیقه”، دو سال پیاپی کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در جشنواره فیلم فجر شد و همچنین برای بازی در فیلم “محیا” دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
حسام منظور در نقش حسامالدین چلبیحسام منظور بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، بیشتر با بازی در سریال محبوب ایرانی “بانوی عمارت” شناخته میشود. فعالیت هنری این بازیگر از دهه ۸۰ با تئاتر آغاز شد؛ اما در دهه ۹۰ با بازی در سریال “بانوی عمارت” در سال ۱۳۹۷ به اوج شهرت خود رسید.
از جمله آخرین فعالیتهای او میتوان به حضور او در فیلم “مست عشق” به کارگردانی حسن فتحی اشاره کرد. منظور متولد ۱۸ آذر ۱۳۵۹ در تهران است؛ اما از آنجایی که مادرش اهل ارومیه است، در آذربایجان غربی بزرگ شده و تا نوجوانی در آنجا زندگی کرده است.
او در زمینه بازیگری و خصوصا کارگردانی تحصیلات آکادمیک دارد و فارغالتحصیل رشته کارگردانی در مقطع فوق لیسانس از دانشگاه تربیت مدرس است.
در سال ۱۳۹۰ منظور با فیلم “تلفن همراه رئیسجمهور” به کارگردانی علی عطشانی وارد سینما شد و در کنار بازیگران مطرحی چون مهدی هاشمی، بهناز جعفری، اکبر عبدی و نیکی کریمی به ایفای نقش پرداخت.
بوراک توزکوپاران در نقش سلطان ولد (پسر مولانا)بوراک توزکوپاران (Burak Tozkoparan) بازیگر جوان ترکیهای در تاریخ ۱۴ نوامبر ۱۹۹۲ (۲۳ آبان ۱۳۷۱) در شهر استانبول متولد شد. او فعالیت حرفهای خود را در سال ۲۰۱۱ آغاز کرد و به سرعت در میان مردم ترکیه به شهرت رسید.
بوراک بهواسطه بازی در سریال “گوزل” در نقش “اوزان” به شهرت رسید و در سال ۲۰۱۵ با بازی در سریال “گلهای شکسته” بهعنوان یکی از بهترین بازیگران ترکی شناخته شد. تازهترین فعالیت این بازیگر، حضور در “مست عشق” به کارگردانی حسن فتحی است که در این فیلم نقش “سلطان ولد”، فرزند بزرگ مولانا را ایفا میکند.
سلطان ولد، یار و یاور همیشگی مولانا بود و از نظر ظاهر و باطن شباهت زیادی به پدر خود داشت. بوراک توزکوپاران علاوهبر بازیگری، در یک گروه موسیقی بهنام “پروانه” نیز فعالیت میکند.
بوران کوزوم در نقش علاءالدینبوران کوزوم (Boran Kuzum) بازیگر جوان و بااستعداد اهل ترکیه، در تاریخ ۱ اکتبر ۱۹۹۲ متولد شده است. او در سال ۲۰۱۵ از دانشکده تئاتر کنسرواتوار دولتی دانشگاه استانبول فارغالتحصیل شد.
پدر وی بورا کوزوم معاون مدیر تئاتر دولتی آنکارا و مادرش فاطما زهرا فارغالتحصیل هنرهای زیبا است. جالب است بدانید که کوزوم پیش از ورود به عرصه بازیگری، بهمدت یک سال در رشته اقتصاد دانشگاه گازی آنکارا تحصیل کرده بود؛ اما برای دنبال کردن رویای بازیگری، تحصیلات خود را نیمهتمام گذاشت.
بوران در همان سال فارغالتحصیلی خود، فعالیت حرفهایاش را آغاز کرد. او در سریال تاریخی ترکی “آنالار و آنهلر” در نقش یک معترض در کنار بازیگران مطرحی مانند «اوکان یالابیک» به ایفای نقش پرداخت.
هانده ارچل در نقش کیمیا خاتون (دختر مولانا)هانده ارچل (Hande Erçel) متولد ۱۹۹۳ یکی از زیباترین و بهترین بازیگران زن ترکیه ای است که نهتنها در این کشور، بلکه در سراسر جهان نیز توجهات را به خود جلب کرده است. ارچل بازیگری را از سن ۲۰ سالگی آغاز کرد و با یکی از اولین نقشهای خود بهنام “زاهده” در سریال “چکاوک” به شهرت رسید. شایان ذکر است که هانده ارچل با بازی در فیلم سینمایی “مست عشق”، اولین تجربه سینمایی خود را نیز رقم زد.
علاوهبر شخصیت جذاب، هانده ارچل چهرهای زیبا و کاریزماتیک دارد. این ویژگیها در کنار استعداد بازیگری او، باعث شده است که به یکی از شناختهشدهترین هنرپیشههای زن ترکیه تبدیل شود.
در سال ۲۰۱۲، هانده در مسابقه زیبایی آذربایجان شرکت و مقام دوم را کسب کرد. این اتفاق، نقطهعطفی در زندگی او بود و او را بهسمت دنیای بازیگری سوق داد.
بنسو سورال در نقش مریمبنسو سورال (Bensu Soral) متولد ۲۳ مارس ۱۹۹۱ (۳ فروردین ۱۳۷۰) در ترکیه است که با حمایت خواهرش هانده سورال، مسیر بازیگری را در پیش گرفت. سورال در دبیرستان آنگول آناتولی در بورسا تحصیل کرد و در سال ۲۰۱۲ با اولین سریال خود قدم به دنیای بازیگری گذاشت و در سال ۲۰۱۵ با بازی در سریال “دروغگویان کوچک زیبا” به شهرت رسید.
نقشآفرینی او در سریال “نفوذی” در سال ۲۰۱۶، نقطه عطفی در کارنامه سورال بود و او را به ستارهای محبوب تبدیل کرد. سورال با بازی در “کارهای سازمانیافته ۲: مارماهی پیچیده” اولین تجربه سینمایی خود را رقم زد و در ادامه در فیلم ترکی جدید “مست عشق” نیز حضور پیدا کرد.
سلما ارگچ در نقش کِرّا خاتون (همسر مولانا)یکی دیگر از بازیگران ترک فیلم مست عشق، سلما ارگچ (Selma Ergeç) نام دارد. وی متولد ۱ نوامبر ۱۹۷۸ در هام آلمان، بازیگر ترک است که بیشتر بهدلیل نقشآفرینی درخشانش در نقش خدیجه سلطان در سریال پرطرفدار ترکی “حریم سلطان” شناخته میشود.
سلما بهمدت ۳ سال در دانشگاه وستفالی ویلهلم، مونستر به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت و پس از آن در دانشگاه فرن یونی هاگن در رشتههای فلسفه و روانشناسی تحصیلات خود را تکمیل کرد.
او در سال ۲۰۰۰ میلادی با ورود به عرصه مدلینگ، فعالیت حرفهای خود را آغاز کرد. ارگچ به زبانهای آلمانی، ترکی، انگلیسی، فرانسوی و تا حدودی ایتالیایی مسلط است. وی در سال ۲۰۱۵ با جان اوز ازدواج کرد و این ازدواج در محله بچگی سلما در آلمان برگزار شد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر است.
ابراهیم چلیکول در نقش اسکندرابراهیم چلیکول (İbrahim Çelikkol) متولد ۱۴ فوریه ۱۹۸۲، بازیگر، مدل و بسکتبالیست اهل ترکیه است که درحالحاضر در اوج دوران حرفهای خود قرار دارد. وی از مادری یونانی و پدری عرب متولد شده است و یک خواهر دارد.
او در سال ۲۰۱۲ با بازی در نقش اولوباتلی حسن در فیلم پرهزینه “فتح ۱۴۵۳” که به فتح شهر استانبول در سال ۱۴۵۳ میپرداخت، خوش درخشید. این نقشآفرینی او را بهعنوان “بهترین بازیگر جوان با آینده درخشان” در جشنواره Sadri Alışık معرفی کرد و جایزه این عنوان را برای او به ارمغان آورد.
در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، سریال “عفت” از شبکه Star TV به روی آنتن رفت و چلیکول با بازی در این سریال، جایزه “بهترین بازیگر نقش اول مرد” را از دانشگاه کارادنیز دریافت کرد.
خالد ارگنچ در نقش بهاءالدین ولد (پدر مولانا)خالد ارگنچ (Halit Ergenç) متولد ۳۰ آوریل ۱۹۷۰، بازیگر مشهور اهل ترکیه است که از سال ۱۹۹۶ تاکنون در عرصه بازیگری فعالیت میکند. او تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان بشیکتاش آتاتورک در سال ۱۹۸۹ به پایان رساند و سپس به دانشگاه فنی استانبول رفت؛ اما پس از یک سال، دانشگاه را ترک کرد و به دانشگاه هنرهای زیبای معمار سنان پیوست.
ارگنچ در ابتدا در زمینه اپراتوری کامپیوتر و فروشندگی فعالیت میکرد و سپس به دنیای بازیگری قدم گذاشت. او در سال ۲۰۰۷ با گیزم سویسالدی ازدواج کرد؛ اما این ازدواج تنها یک سال به طول انجامید و در سال ۲۰۰۸ به جدایی ختم شد.
این بازیگر با بازی در سریالهای “هزار و یک شب” و “حریم سلطان” به شهرت و محبوبیت زیادی دست یافت. علاوهبر بازیگری، ارگنچ در زمینه خوانندگی نیز فعالیت میکند و کنسرتهای متعددی را بهصورت رسمی برگزار کرده است.
کانال عصر ایران در تلگرام